آنچه این روزها از آن تحت عنوان جنگ ترکیبی دشمن نام برده میشود، در واقع قطعات یک استراتژی سنگین به نام «مرگ برای ایران با هزاران زخم» است که در تابستان گذشته، نخستوزیر رژیم منحوس صهیونیستی در دیدار با رئیسجمهور امریکا مطرح کرد......
نویسنده :
سیدعبدالله متولیان
کد خبر : 11541
پایگاه رهنما:
رهبر معظم انقلاب در ۱۹ بهمن ماه ۱۴۰۰ در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی هوایی ارتش فرمودند: «تهاجم دشمن یک تهاجم ترکیبی است». آنچه این روزها از آن تحت عنوان جنگ ترکیبی دشمن نام برده میشود، در واقع قطعات یک استراتژی سنگین به نام «مرگ برای ایران با هزاران زخم» است که در تابستان گذشته، نفتالی بنت (نخستوزیر رژیم منحوس صهیونیستی) در دیدار با رئیسجمهور امریکا مطرح کرد. اینک شاهد اتفاقاتی در داخل کشور و منطقه غرب آسیا هستیم که از عملیاتی شدن یک تهاجم ترکیبی خبر میدهد:
۱- ترور دو روحانی در حرم مطهر رضوی علیه السلام.
۲- حمله و ترور مشکوک دو روحانی اهل سنت در گنبد کاووس.
۳- انجام پروژه افغان هراسی و پیشبینی سرازیر شدن میلیونها آواره و پناهجوی افغان در نبرد توهمی ساخته شده در کارگاه رسانهای غرب.
٤- راه اندازی موج سنگین ضرورت اخراج افاغنه از کشور با تولید فیلمها و متنهای تحریککننده که اکثریت مطلق آنها «ساختگی و فتوشاپ» یا «مریوط به سالهای گذشته» یا «مربوط به کشورهای همسایه» یا «جعلی و دروغ» هستند.
۵- تمرکز رسانههای فارسی زبان ضدانقلاب و بیگانه بر حقوق زبان اقوام مختلف در ایران.
۶- انحلال دولت عمران خان در پاکستان.
۷- حاشیهسازی برای فوتبال ایران در دیدار ایران و لبنان در مشهد مقدس و اصرار بر حذف تیم ملی ایران از جام جهانی.
۸- پیشبرد پروژه منفورسازی روحانیت و تلاش برای سکولاریزه نظام و واتیکانیزه کردن روحانیت.
۹- بزرگنمایی خطر اتباع بیگانه و پیشبرد پروژه خیالبافی «وحشت از کثرت آوارگان افغان».
۱۰- درخواست آتشبس رژیم سعودی با یمن.
۱۱- تلاش برای ایجاد تلاطم در بازار تأمین مایحتاج عمومی و بازار ارز.
جنگ ترکیبی یا هیبریدی اگر چه در حوزههای متنوع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اجرا میشود، اما اولاً همه وجوه آن بر بستر عملیات گسترده و استفاده از همه طرفیتهای رسانهای طراحی و به اجرا در میآید و ثانیاً هدف از جنگ ترکیبی در تمام حوزهها، تأثیرگذاری بر اندیشه و باور مردم و در نتیجه بی اعتمادی و تنفر از نظام حاکم و واگرایی و تقابل با نظام است. در جنگ اخیر نیز در خاکریز اول این راهبرد، با استفاده از ظرفیت رسانههای فارسی زبان خارج از کشور نظیر «سعودی اینترنشنال» و «بیبیسی» شاهد سناریوی امواج مسموم اختلاف افکنی مذهبی و دمیدن در کوره افراطی گری شیعه و سنی هستیم. در جنگ اخیر برای تأثیرگذاری بیشتر علاوه بر کشته شدن دو روحانی شیعی در حرم رضوی علیه السلام، دو روحانی اهل سنت نیز به طرز مشکوکی در گنبد کاووس کشته میشوند و با قیاس نحوه پوشش دادن رسانههای داخلی درباره دو خبر بر شدت آتش افروزی در جنگ مذهبی میافزایند. این درحالی است که اولاً همسر یکی از روحانیون جهادی شهید شده در حرم، از اهل سنت است و ثانیاً قرائن و شواهد از کشتن شدن دو روحانی اهل سنت به دلیل اختلافات قومی و خانوادگی خبر میدهد.
بازیگران معرکه جنگ هیبریدی دشمن در واقع همان محور شرارت و ائتلاف «غربی، عبری، وهابی و بدخواهان داخلی ایران» متشکل از رسانههای امریکا و غرب، رژیم صهیونیستی، شبکههای وهابی و سعودی، مراکز سایبری منافقین، شبکههای رادیویی و تلویزیونی اپوزیسیون و ظرفیت عظیم دنیای مجازی بوده است. دشمن با راهبرد جنگ ترکیبی «مرگ با هزاران زخم» سعی داشته و دارد در «لایههای اقتصادی، رسانه ای»، «عملیات اطلاعاتی با هدف خرابکاری و ایجاد نارضایتی» و «ضربه هدفمند بر محور مقاومت» نیز ایفای نقش کند. دشمن در این جنگ ترکیبی سعی میکند علاوه بر «نفاق افکنی و پاشیدن بذر کینه و دشمنی و دمیدن در کوره جنگ قومیتی و مذهبی» و «واگرایی مردم و بی اعتماد شدن به نظام» به اهداف زیر نیز دست پیدا کند:
۱- ممانعت از گسترش روابط اقتصادی امن ایران با همسایگان و استفاده از ظرفیت ۷ هزارمیلیارد دلاری موجود در شرق.
۲- فشار به ایران برای امتیازگیری از ایران در صحنه مذاکرات وین.
۳- ممانعت از خنثی شدن اثر تحریمها بر ایران.
٤- جلوگیری از موفقیت اقتصادی دولت انقلابی و کمک به غربگرایان داخلی برای بازگشت به قدرت.
۵- جنگ شناختی و ادراکی درباره نفرت مردم از روحانیت و نظام اسلامی.
۶- زمینهسازی برای واگرایی در استانهای مرزی.
۸- القای ناامنی در ایران به عنوان نقطه قوت جمهوری اسلامی.
۹- درگیر کردن ایران در مسئله امنیتی داخلی به منظور کم کردن فشار محور مقاومت بر ائتلاف سعودی در یمن.
۱۰- جلوگیری از تبدیل پاکستان به نظام انقلابی و گسترش محور مقاومت به شرق ایران.
۱۱- تقویت طالبان علیه ایران و ایجاد دلمشغولی امنیتی در مرزهای شرقی ایران.
۱۲- انتقال کانون فشار به جمهوری اسلامی از مرزهای غربی و شرق ایران و زمینهسازی برای قطع عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای.
آنچه در این میان باعث تأسف و شگفتی مضاعف شده همسویی اصلاحطلبان با دشمنان خارجی در این جنگ ترکیبی است. اگر چه اصلاحطلبان بهعنوان مسببان وضع موجود با اهدافی نظیر:
۱- حاشیهسازی برای فریب افکار عمومی.
۲- زمینهسازی برای برنده شدن در انتخابات مجلس و شوراهای شهر و روستای آینده.
۳- پیشبرد پروژه غلبه حاشیه بر متن و ممانعت از موفقیت دولت مردمی و انقلابی.
۴- ایفای نقش پررنگ در جنگ روایتگری.
۵- حاشیهسازی برای جابهجایی جلاد و شهید و در نتیجه فرار از پاسخگویی.
در پی براندازی نظام نیستند، اما بی تردید، فرصتطلبی و مشارکت اردوگاه اصلاحات با جنگ ترکیبی غرب با هر هدفی که باشد به تکمیل پازل و نقشه دشمنان خارجی کمک کرده و جز تحکیم برنامه دشمن برای تقویت برنامه ایجاد اختلافات قومی و مذهبی از یکسو و ضربه زدن به آرامش، امید، باورها، ایمان و اعتماد مردم به نظام و مخدوش ساختن امنیت کشور که موجب طمع ورزی بیشتر و امیدواری دشمنان به فروپاشی و براندازی نظام اسلامی خواهد شد نتیجه دیگری در پی نخواهد داشت.
احزاب داخلی باید بدانند که امروز و در برابر جنگ ترکیبی دشمن، کشور و مردم بیش از هر زمان دیگر به وحدت و همدلی، همافزایی و اعتمادسازی، کارجهادی و گذشت نیاز دارد و شکی نیست که ایران در طول تاریخ بهرغم تلاش غرب بهویژه انگلیس برای نفاق افکنی و راه اندازی اختلافات مذهبی و قومی، هیچگاه مشکل واگرایی نداشته و اقوام ایرانی بزرگترین پشتوانه استقلال و امنیت کشور محسوب شده و در صورت عدم همراهی وادادهها، روشنفکرها، غربگرایان و تندروهای داخلی با دشمن، جنگ ترکیبی آنان نیز مانند تمامی توطئه ها، دسیسه و فتنههای پیشین توسط آحاد مردم و اقوام سلحشور ایرانی خنثی و بی اثر شده و ایران سربلند به قلههای اهداف خود در گام دوم انقلاب نزدیکتر و نزدیکتر خواهد شد.
ارسال نظرات